طُ باقلب ویرانه ی من چه کردی؟
ببین عشق دیوانه ی من چه کردی
درابریشم عادت آسوده بودم
طُ بابال پروانه ی من چه کردی؟
ننوشیده ازجام چشم تومستم
خمار است میخانه ی من چه کردی؟
مگرلایق تکیه دادن نبودم؟؟
طُ باحسرت شانه ی من چه کردی
مراخسته کردیوخودخسته رفتی
سفرکرده باخانه ی من چه کردی؟
جهان من ازگریه ات خیس باران
طُ باسقف کاشانه ی من چه کردی؟
در خیالات خودم در زیر بارانی که نیست
می رسم با تو به خانه، از خیابانی که نیست
می نشینی روبرویم، خستگی در می کنی
چای می ریزم برایت، توی فنجانی که نیست
باز می خندی و می پرسی که حالت بهتر است
باز می خندم که خیلی، گرچه می دانی که نیست
شعر می خوانم برایت، واژه ها گل می کنند
یاس و مریم می گذارم ، توی گلدانی که نیست
چشم می دوزم به چشمت، می شود آیا کمی
دستهایم را بگیری ، بین دستانی که نیست
وقت رفتن می شود، با بغض می گویم نرو
پشت پایت اشک می ریزم، در ایوانی که نیست
می روی و خانه لبریز از نبودت می شود
باز تنها می شوم، با یاد مهمانی که نیست
امشب...
"شانه هایت"
مرا می خواند
کجایی؟
شاید شب بخیر هایت
آرامش خوابم شود
"دلتنگم"
دلتنگ روزهای باتو بودن
من صدایت کنم
و تو بگویی جونم
و من سیر نشوم از این جانم گفتن هایت
و باز صدایت کنم
و بازصدایت کنم ….
روزهای خوب چه زود تمام میشوند
اینکه نیستی اصلا دلیل خوبی واسم نیست
که نتونم "بغلت" کنم:)
ای قمر شب تارم
تنهاطُ موندی کنارم باش تاابد که نباشی
"تمومه کارم"
روزها خیلی پرمشغله هستند
ساعت ها خیلی کمند
ثانیه ها خیلی سریعند
اما همیشه وقتی هست که بهت بگویم :
حالت خوبه ؟ دلم برایت تنگ شده است
کنار چشمه ای بودیم در خواب
تو با جامی ربودی ماه از آب
چو نوشیدیم از آن جام گوارا
تو نیلوفر شدی من اشک مهتاب
نظرات شما عزیزان:
برچسبها: شعر های غمگین گیف های عاشقانه متن کوتاه بیوگرافی شعرهای عاشقانه متنو شعرهای عاشقانه غمگین متن عاشقانه شعرغمگین عاشقانه متن دلتنگی گیف متن عاشقانه